رویای خیس
نمیدونم چرا دنیای من اینجوریه چرا دیگه از همه بیزارم، چرا هیشکیو ندارم، چرا از درس زده شدم، چرا انقد کم طاقت و بی حوصله شدم، چرا دچار افسردگی شدم، چرا باید آرام بخش بخورم، چرا زیر پتو باید اشک بریزم، چرا باید آرزوم مرگ باشه، چرا و چــرا؟ لعنت به این زندگی همه چی بهم ریختست خیلی سر در گمم همه تلاشام بی نتیجست شایدم کم تلاشم نمیدونم دنیا از اولش سیاه بود یا من با مداد مشکی خط خطیش کردم، ما که به هرچی خواستیم نرسیدیم، همیشه میگم کاش حد اقل عاشق یه عاشق بودم، زندگی دنیایمو دوست ندارم خیلی ازش دلخورم ازش بدم میاد....
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |